روانشناسي

 
 
تمام علل دروغ گويي در كودكان + ۱۰ راه حل قطعي
|

درمان قطعي دروغگويي كودك، علل دروغ گويي در كودكان در اين مقاله آورده شده است. دروغ در ميان كودكان خردسال و ابتدايي كه تازه شروع به درك تمايز و اختلاف بين خيال و واقعيت كرده اند، رايج تر مي باشد.

به مرور كودك شما كمي باهوش تر مي شود و درك مي كند كه دروغ گفتن اشتباه است، اما همچنين مي‌داند كه دروغ مي‌تواند به او كمك كند تا از عواقب و كارهاي سخت دوري كند. حال چگونه بايد اين رفتار را ريشه يابي و حل كرد؟ براي درك اين موضوع با ما همراه باشيد.

علل دروغ گويي در كودكان
ممكن است بارها شاهد دروغ گفتن از زبان كودك خود بوده ايد و اين مسئله شما را آزار داده است. متاسفانه برخي از والدين بدون در نظر گرفتن عللي كه منجر به گفتن دروغ در كودك شده اند، دست به تنبيه وي مي زنند. در اين مقاله برخي از علت هاي رايج دروغ گويي كودكان آورده شده اند:

ترس
برخي خانواده ها تلاش ميكنند با خشونت و ايجاد وحشت كودك خود را از عادات بد دور كنند، هرچند اين روش پاسخگو نيست و اثر عكس ميدهد زيرا اين ترس دو نتيجه ميتواند داشته باشد، يا اين كه از ترس تنبيه والدين كم كم به دروغ گويي و تاثير مثبت آن در تنبيه نشدن عادت كند، يا به زبان ديگر همين خشونت و سخت گيري بيش از حد باعث ميشود نه تنها عمل ناپسند اوليه ترك نشود بلكه دروغگويي هم به آن اضافه شود، يا اين كه به مرور زمان ترسش بريزد و بدون خجالت و با گستاخي بيشتر عمل ناپسند خود را انجام دهد.

در هر دو صورت بديهي است كه خشونت والدين و وحشت كودك از تنبيه شدن اگر بيش از اندازه شود به جاي اثر مثبت اثر مخرب تر هم ميگذارد. همچنين، بديهي است كه اين روش حتي اگر عمل كند موقت است زيرا هيچ گاه ميل به انجام كار صحيح در آن ها تقويت نشده كه خودشان تصميم بگيرند كه به آن عمل كنند و تنها مانع روبروي آن ها خشم والدين است كه به مرور زمان كم اثر ميشود. همچنين اين كودكان در بروز عواطف خود نيز به مشكل ميخورند.

اگر كودك دروغگو خودش به اين نتيجه برسد كه كاري غلط است احتمال اين كه به آن انحراف دچار شود بسيار كمتر ميشود و وقتي خانواده با او با خشونت برخورد نكرده است نسبت به كودكي كه تنها دليلش ترس از مواجهه با خشم اطرافيان است، با والدينش احساس نزديكي بيشتري ميكند، و كمتر احساس نياز ميكند كه به دروغ متوسل شود، زيرا ترسي از عواقب راست گويي خود ندارد.

با توجه به موارد گفته شده يكي از بزرگ ترين دلايلي كه باعث ميشود كودك به دروغ روي بياورد ترس از مجازات شدن است، زيرا به دنبال پيدا كردن راهي است كه از تنبيه شدن فرار كند و يك راه رايج براي اين امر تقويت عادت دروغ گويي است، و طبيعتا خشن تر شدن برخورد ها و مجازات ها ترس را بيشتر ميكند و ترس بيشتر باعث دروغ هاي بيشتر ميشود.

بنابراين براي اين كه اين ترس ها باعث شكل گرفتن و گسترش دروغگويي در كودك نشوند بهترين درمان دروغگويي كودك نشان دادن عطوفت و مهرباني و احترام به عقايد كودك است، تا با مشاهده ي آرامش و محبتي كه در خانواده وجود دارد بدون ترس از عواقب آن بتواند حرفش را بزند. كودكي كه احساس كند به نظرش اهميت داده ميشود و ميتواند بدون عواقب حرفش را بزند نياز به دروغ نخواهد داشت.

احساس تحقير
يكي ديگر از عامل هايي كه باعث مي شود كه كودك دروغ بگويد، احساس تحقير مي باشد. كودكي كه در معرض توهين و تحقير قرار مي گيرد و به شخصيت او ضربه مي زند، تلاش مي كند تا از طريق روش هاي مختلفي كه براي او امكان دارد، تلاش كند تا در مركز توجه افراد خانواده و نيز ديگران قرار بگيرد و همچنين احترام براي شخصيت وي قائل بشوند.

كودك از هر راهي و فرصتي استفاده مي كند تا به هدفش برسد. يكي از روش هايي كه او براي رسيدن به اين گونه هدف ها مورد استفاده قرار مي دهد، دروغ گفتن است. كودكي كه در خانواده به او توجه نمي شود، و مدام در معرض تحقير و بي توجهي از جانب اطرافيان است و با و زندگي خود را با فقر و محروميت مي گذراند، بهترين و بزرگترين لذتش، مطرح كردن خود و جلب توجه ديگران است.

كودك در اين گونه موقعيت ها، با راست گويي و صداقت، نمي تواند كه نظر ديگران را به خود جلب كند و همچنين افكار آن ها را به سوي خود بكشاند. ناچارا به دروغ گويي متوسل مي شود. دروغ هاي بزرگ و هيجاني، دروغي كه مركز توجه را به سمت خود جذب مي كند و خانواده را به جوش و خروش و هيجان وادار مي كند.

به عنوان مثال؛ ” كودك به منزل وارد مي شود و با صداي بلند فرياد مي زند كه پدر با ماشين تصادف كرد. و يا نيز معلم مان از طبقه سوم مدرسه سقوط كرد و مرد “. زماني كه اعضاي خانواده قصد دارند خود را به محل وقوع سانحه برسانند، احساس لذت و شادي به كودك دروغگو دست مي دهد و نيز از اينكه اين گونه در اعضاي خانواده هيجان و توجه به وجود آورده خوش حال است.

كودك اين گونه تحقير ها و توهين ها و بي اعتنايي هاي گذشته را تلافي مي كند. اين گونه برخورد هاي كودك، ريشه در برخوردهاي خانواده دارد. زيرا اگر افراد خانواده و نيز ديگران به شخصيت كودك احترام قائل مي شدند، و همچنين او را مورد تحقير و اهانت قرار نمي داند، هيچ گاه كودك براي جبران كمبود هاي خود به اين گونه كار ها متوسل نمي شد و هرگز دروغ نمي گفت.

كودك بايد مورد توجه و اهميت و احترام خانواده قرار بگريد، مورد تشويق واقع شود و همچنين اعمال او مورد تحسين قرار گيرند و به صحبت ها و بحث هايش بها داده شود.

پدر و مادر كه به دلايل گرفتاري هاي خود به مقدار كمي به فرزند خود رسيدگي مي كنند، و به كار او كاري ندارند و به صحبت ها و مسائل مختلفي كه كودك دارد گوش نمي دهند، باعث مي شوند كه كودك در ذهن خود تصور مي كند كه صحبت ها و يا اعمالش مورد رضايت خانواده و اطرافيان نيست و ناچارا براي آن كه نظراتش مورد توجه واقع شوند، با دروغ گفتن و بزرگ نمايي خود را در معرض مركز توجه خانواده قرار مي دهد.

آن چه كه مسلم مي باشد، دروغ هايي كه كودك در اين شرايط مي گويد، تنها براي جبران كمبود ها و نياز هاي خود و همچنين جلب توجه والدين است، والدين بايد به امر واقف بوده و نيز فرزند خود را محترم بشمارند.

محيط خانواده
يكي از مهمترين كانوني كه در آن كودك مي تواند راست گويي را بياموزد، محيط خانوادگي مي باشد و مي تواند با آن خو بگيرد در حقيقت سبك فرزند پروري شما تاثير زيادي بر رشد كودك دارد. خانواده تاثيري قابل توجه و شگرفي مي تواند در كودك داشته باشد. در محيط هاي خانوادگي كه در آن ها با دروغ و خلاف سر و كار ندارند، و نيز در آن جا درستي و راست گويي حاكم مي باشد، باعث مي شود كه كودك اين گونه راه و روش ها را انتخاب كند.

و برعكس اگر؛ محيط خانواده محلي باشد كه دروغ و رفتار نامناسب و ناپسند و همچنين انحراف هاي ديگري مرسوم باشد، كودك با اين گونه انحرافات رشد مي كند و پرورش مي يابد و نيز شخصيت او طبق ناهنجاري هاي متفاوت استوار مي گردد. به اين دليل كه كودك تقليدگر خوبي است و همچنين بدون توجه و يا اراده، خودش را با محيط خانوادگي تطبيق مي دهد و آنچه كه در خانواده مي گذرد و اتفاق مي افتد، در او ريشه و نقش مي گيرد.

اولين مدرسه اي كه كودك در آن آموزش مي بيند، محيط خانوادگي است. پدر و مادر هايي كه به دروغ و انحرافات ديگري متوسل مي شوند و نيز كودك خود را گاهي مجبور به دروغ گويي مي كنند و همچنين والديني كه به صورت مداوم در مقابل كودك تعارفاتي ساختگي و دروغين مي كنند و نيز بسيار از شرايط غير واقعي ديگري كه بوجود مي آورند، سبب مي شود كه كودك با تقليد از آن ها به دروغ گويي عادت كند.

محيط خانوادگي تعيين كننده ي خوب و بد خانواده است. پدر و مادر و اعضاي خانواده بايد زمينه ي پرورش راستي و صداقت و درست كاري را براي كودك مهيا كنند تا بتوانند كودكي راست گو و مثبت به جامعه تحويل دهند.

والدين نبايد به كودك خود سخت گيري زيادي نشان دهند، و همچنين آن ها را بيش از حد مورد استيضاح و پرسش قرار ندهد و در عوض به جاي اينكه با اين كارها، باعث شوند كه آن ها را به دروغ توسل كنند بهتر است كه با آن ها با صداقت و مهرباني و درستي و با آرامش برخورد كنند . زيرا كودك دروغگو هنوز سازمان فكري كودك به درجه اي نرسيده است كه بتواند مسئله ها را تجزيه و تحليل كند.

بايد مسئوليت هاي كوچكي به كود در خانه بدهيد ، اگر نتوانست آن را به درستي و يا كامل انجام دهد، مانند يك دوست صميمي آن را راهنمايي و هدايت كنيد و يا اگر توانست آن را به درستي انجام دهد، تشويقش كنيد و نيز مسئوليت هاي ديگري به او بدهيد و همچنين در او احساس مسئوليت را پرورش بدهيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-تمام علل دروغ گويي در كودكان + ۱۰ راه حل قطعي



:: ات مرتبط:

:: برچسب‌ها:
نویسنده : ravanshenas4455
تاریخ : 1401/12/7 
زمان : ۱۷
[ ]